اس قزوینی & اصفهانی
 
تنهایی من
ملت به آمریکا پشت می کنن..قزوینی ها میرن اقامت دایم آمریکا می گیرن

دعای قزوینی: خودم پشتت . خدا پناهت

میدونی کی قزوین خالی از سکنه میشه؟؟!!فصل شالیکاری در رشت !!!!!!!!!!

قزوینیها به برادر زن میگن: اشانتیون ازدواج.

یه روز یه معلم قزوینی به شاگرد خود می گه تو درس که نمی خونی باغ هم که نمی ایی من نمی دونم تو چه طور تو میخواهی قبول شوی؟

به قزوینیه میگن قزوین کجاست میگه اگه اراده کنی همین جا

سه تا قزوینی میرن حموم عمومی بعد یک ساعت میگزره نمیان بیرون ، دو ساعت میگزره نمیان بیرون ...همینجوری سه ساعت ، چهار ساعت ، پنج ساعت میشه صاحب حموم شک میکنه میره ببینه چه خبره !میره میبینه صابون قزوینیا افتاده بوده زمین هیچ کدوم جرات برداشتنش و نداشتن

یه روز تو صف نانوایی در قزوین دست نفر اول میره تو پریز برق تا ته صف همه میمیرن

یه نفر یه قزوینیه رو میبینه میره جلو و کلی باهاش احوال پرسی میکنه اما قزوینیه زیاد تحویلش نمیگیره. بعد که میره، قزوینیه برمیگیرده از پشت بهش نگاه میکنه میگه : رضا تویی؟ ببخشید که نشناختمت .

قزوینه عروسیش بود ، توی کارت عروسی می نویسه : همراه داشتن بچه الزامی است

از یک قزوینی می پرسند چرا هنوز ازدواج نکردی؟میگه چون هنوز برادر زن مورد علاقمو پیدا نکردم

یه روز یه قزوینی زنگ خونشو پایین در نصب می کنه یه تابلو می زنه:لعنت به هر کس که با پا زنگ بزنه

به خاطر رفاه حال نماز گذاران قزوینی جا نماز با آینه بغل توزیع شد

میدونید به فرمانده قزوین‌هاچی میگن ارباب حلقه‌ها

قزوینیه تو خواستگاری جواب رد می شنوه، رو کون داداش عروس اسید می پاشه

پیامگیر موبایل قزوینی : الان دستم بنده ببم جان. اگه پسری پیغام بذار . اگه دختری برو وگرنه می یام داداشتو……..

دو تا ریاضی دان قزوینی داشتن کوناشونو به هم می مالیدن می گن چه کار می کنید می گن مخرج مشترک می گیریم

شاطر میگه نون تموم شد ...........قزوینیه می گه: تموم شد که شد .....چرا صف رو به هم می زنین

می دونی یکی از باستانی ترین شهرهایه دنیا قزوینه!!! میدونی چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چون شورت فرعون اون جا پیدا کردن

جرج بوش دعوت میکنن قزوین وقتی مییاد مردم میریزن توی خیابان شعار میدن: دسته گل محمدی بچه گیات میومدی

به قزوینیه می گن چه اهنگی دوست داری؟ می گه اون اهنگ معین که می گه. پشتت رو کردی بر من بگو مگو نداره

قزوینی زنگ میزنه مسابقه مهتاب میگه : اخه نامردا پشت عکسم نشون بدید بذارید ما هم ببریم.

آهنگ های مورد علاقه قزوینی هاو خواننده های محبوب آنها: ۱)فرشید امین به خاطر شعر عزیزم بگو بر می گردی. ۲)هایده به خاطر شعر کبوتر بچه کرده کاش بودی و می دیدی.

محبوبیات قزوین: 1)محبوبترین خواننده: حامدحاکان 2)محبوبترین مکان:دُکان 3)محبوبترین ماشین: پیکان 4)محبوبترین فوتبالست: اّلیور کان 5)محبوبترین سازمان: حمایت از کودکان 6)محبوبترین شهر: اردکان 7)محبوبترین حیوان: پلیکان

قزوینییه با شوق و ذوق می ره یه چایی تبرک میخره تا درش باز می کنه می گه پس حمیدش کو.!؟...............

یک روز یک نفرمیره کنارزندان میبینه که دوسربازخم شده اند ازشون می پرسه برای چه خم شده اید می گویند یک زندانی قزوینی اززندان فرارکرده برایش تله گذاشته ایم.

قزوینی با پسرش تو قبرستون میرفتن یه چیزیو می بینه ماچ می کنه میذاره کنار! پسره میگه بابا نون بود؟ میگه نه استخون کون بود!!!

قزوینه به زنش میگه بیا حرفای عاشقونه بزنیم . خانومش میگه اوکی اول تو شروع کن.......قزوینیه: داداشت خوبه عزیزم؟
اصفهانیه موز می خوره پوستش میزاره تو دفتره خاطراتش «
...................................................................
دختر اصفهانیه به دوست پسرش می گه شب بیا خونمون اگه موقعیت خوب بود «
من یه سکه می اندازم پایین شب می شه دختره یه سکه می اندازه پایین ولی
هرچقدر وامیسته میبینه پسره بالا نمیاد سرش رو از پنجره بیرون می بره و بهش
میگه چرا نمیای پسره میگه دارم دنبال سکه می گردم دختره میگه بیا بالا
بهش کش بسته بودم الان تو دستمه
...................................................................
بچه اصفهانیه به باباش می گه بابا املا شدم بیست باباش می گه «
پدرسگ مگه ده چه عیبی داره که اینهمه بیخودی خودکار مصرف می کنی؟
...................................................................
اصفهانیه به باباش زنگ می زنه واسه این که خرجش کمتر شه می گه «
من کاظم پول لازم باباش هم می گه من مریض قر نریز
...................................................................
اصفهانی با برق خونه همسایشون خودکشی میکنه «
...................................................................
به اصفهانیه میگن شیرین تر از عسل چی خوردی؟میگه ترشی مجانی!!! «
...................................................................
از یه اصفهانیه می پرسن وقتی سر یخچال میری چی می خوری «
گفت:کتک
...................................................................
اصفهانیه سوار تاکسی میشه. آخر مسیر به راننده میگه: حاج اقا کراییه ما «
چنئ شدس؟ یارو میگه:50تومن.
اصفهانیه میگه:چه خبرس اولا که 40 تومن بیشتر نمیشد.
بعدشم من 30 تومن بیشتر ندارم
حالا این 20 تومن رو بگیر یارو میشمره میبینه 10 تومنه ....
...................................................................
اصفهانیه به شکمش میگه: چقدر کار کنم تو بخوری؟ شکمش میگه: میخوای یه کم من کار منم «
تا تو بخوری؟
...................................................................
بچه اصفهانیه توی امتحان بیست می‌گیره. باباش میزنه توی گوشش و میگه: خاک بر سرت «
کنن، با نمره 10 هم میشه قبول بشی، حتما باید این همه خودکار حروم می‌کردی؟
اصفهانیه یه پوسته موز میبینه میشینه کنار موزه. میگن: چرا اینجا نشستی؟ میگه:
آخه میخوام فکر کنند من این موزو خوردم.
...................................................................
اصفهانی رو میخوان زجر بدند، میبندنش به تیر برق و بهش میگین: کوچه اونطرفی شام «
میدند.
...................................................................
اصفهانیه با برق خونه همسایشون خودکشی میکنه «
...................................................................
یه تیکه آهن محکم روی پای یه اصفهانی میفته داد میزنه میگه آااااااااااااخ کفشم «
...................................................................
یکبار یه اصفهانی خونش آتیش میگیره یه تک زنگ به آتش نشانی می زنه «
...................................................................
یه روز یه مردی در اصفهان در یه خانه ای را میزنه وآب برای رفع تشنگی درخواست «
میکنه دختر بچه ای دم در میاید و یک کاسه دوغ خنک به مرد میده ، وقتی مرد
تا آخر دوغ را سر میکشد به دختره میگه کوچولو شما هر که درب خانه تان را
بزنه و آب بخواهد بهش دوغ خنک میدید دختر بچه میگه نه بابا دیشب مهمان
داشتیم دوغ درست کردیم منتها سوسک افتاد توش برای همین چون
می خواستیم دور نریزیم دادیم شما خوردید ، با شنیدن این حرف مرد
عصبانی میشه و میزنه کاسه دوغ را میشکنه، آنوقت دختر داد میزنه
و میگه مامان - مامان این آقائه زد کاسه غذای سگمان رو شکست
...................................................................
بچه یه اصفهانی شکم درد میگیره میبرنش بیمارستان دکتره بعد از عمل «
از اتاق عمل میاد بیرونو میگه الحمد و لله عمل با موفقیت انجام شد و ما
این سکه 5 ریالی رو از شکم بچه در اوردیم اصفهانیه میره جلو میگه آقای
دکتر اول 5 ریال ما رو بدین حسابمون با هم قاطی نشه
...................................................................
روز یه اصفهانی و یه تهرانی و یه قزوینی می میرند.آنقدر به خدا التماس می کنند تا «
اینکه خدا با برگشتن آنها به دنیا موافقت می کنه به شرطی که دیگه گناه نکنند و گرنه
سنگ می شوند. خلاصه آنها به دنیا برمی گردند.همان اول کار تهرانیه یه دختره را
میبینه و می افته دنبالش. همان دم سنگ می شه.بعد مدتی اصفهانیه یه ?? تومانی روی
زمین می بینه خم میشه که برداره قزوینیه می گه : خاک تو سرت . هم خودت رو بدبخت
کردی هم منو
...................................................................
زن اصفهانیه داشته تو حیاط خونه با بچش بازی می‌کرده، هی مینداختتش بالا «
میگرفتتش،‌ می‌گفته: این دودول چند تومنس؟! این دودول ده تومنس…این دودول صد تومنس!
درهمین حین یک جاهله داشته از اونجاها رد میشده، از تو کوچه داد میزنه: آبجی شوما
که قیمت دستتونس، بیا یک نگاه به مال ما بکن ببین چند میارزه!!!

ندادند.باباهه میگه : چه همسایه خسیس هست برو از تو یخچال خودمون بیار

یه اصفهانیه رو به جرم قتل زن و مادر زنش داشتن محاکمه می‌کردن!
اصفهانیه به بچش میگه برو دو تا نون از خونه همسایه بگیر . بچه میره و برمیگرده میگه نون ندادند.باباهه میگه : چه همسایه خسیس هست برو از تو یخچال خودمون بیار

اصفهانیه میره مسابقه رالی شرکت میکنه ؛ وسط راه مسافر سوار میکنه!!!

اصفهانیه یه مگس می افته تو چایش مگس رو در میاره میگه :زود باش تف کن !!!!


می دونی یه اصفهانی رو چه جوری شکنجه می دن؟ می بندنش به تیر چراغ برق می گن کوچه بغلی شام می دن

یه اصفهانیه رو به جرم قتل زن و مادر زنش داشتن محاکمه می‌کردن!
قاضی بهش می‌گه: شما مظنون به قتل همسرتون توسط ضربات چکش هستید! یهو یکی از افراد بسیار عزیز و محترم جامعه از پشت دادگاه داد می‌زنه: ای کثافت بی شرف!
دوباره قاضی می‌گه: در ضمن شما مظنون به قتل مادر زن جانتان با ضربات چکش هم هستید!
دوباره اون فرد محترم می‌گه: ای بچه فلانه کثیف خارفلان مادربهمان!
قاضیه این دفعه دیگه عصبانی می‌شه و می‌گه: آقای فرد محترم جامعه، می‌دونم که به خاطر این بی رحمی و جنایت چقدر از این آقا بدتون میاد، اما اگه یک بار دیگه از این حرفای رکیک بزنین ناچار می‌شم که از دادگاه اخراجتون کنم!
فرد محترم می‌گه: مساله این نیست که ازش بدم میاد، مشکل اینه که من 15 ساله‌ که همسایه‌ی اینام و در طی این 15 سال هر وقت خواستم ازش چکش قرض بگیرم گفته که ما چکش نداری

جشنواره فیلم اصفهان:1- یک تکه نان برای دو نفر2-تا حالا موز خوردی؟ 3-ده نفر زیر یک چتر 4- من جعفر 15 تومان دارم 5- دیشب پیتزا خوردم ایدا
یه دکتر اصفهانی زنش میمیره روی سنگ قبرش می نویسه : آرمگاه زری همسر دکتر ر حیمی مختصص زنان و زایمان، مطب: خیابان جلفا کوچه سوم پلاک 20 ساعات پذیرایی: 16 الی 21
 

نظرات شما عزیزان:

فاتی
ساعت15:45---18 آبان 1391
عالیه

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







           
پنج شنبه 18 آبان 1391برچسب:, :: 15:17
رضاروستایی

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید قسم به تيم استقلال قسم به سيماي فوتبال از برگ گل نازک تري از هر چه گويند بهتري تيمها فراوان ديده ام استقلال توچيز ديگري روي گلهاي نرگس/بدون رنگ قرمز 1000دفعه نوشتم بدون ابي هرگز روي گلهاي اقاقي/با يه مداد ابي 1000دفعه نوشتمزنده باد استقلالي
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تنهایی من و آدرس reza1375.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 1
بازدید کل : 3775
تعداد مطالب : 17
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 1
بازدید کل : 3775
تعداد مطالب : 17
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1